زی بوره
«زی بوره»
آسمـــون تیره و تارو، زی بوره.................نِفَســا گرت و غبارو، زی بوره
تو مِث افتـــــوه، امّا زیر ابــر....................دیـم ماهد استتــارو، زی بوره
تو همون اکسیره که طلات کره........مس و روحی را که خوارو، زی بوره
تو همون حکیمــه که یگ نظرد.................دوا و چــاره ی کارو، زی بوره
مِردُمی کُ راستی کُ ری زمین؟...............آدمی در احتضـــارو، زی بوره
مین دنیا بیدرمین از ایرون زمین................نابکار سُــــوار کارو، زی بوره
حــرم امن خدا، از ستم سعودیا..............تا قیومت به فشــارو، زی بوره
نه فقط نائب نــــابد، بِـــــگوا....................عالمی در انتظــــارو، زی بوره
از فِراقِد چیشی باجون؟ شی و رو...........دل «نافذ» بی قـرارو، زی بوره
.
+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم آبان ۱۴۰۰ ساعت 9:8 توسط محمد علی مشایخی
|